با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Make Out

American: ˈmeɪkˈaʊt British: meɪkaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
چک نوشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb
وانمود کردن، تظاهر کردن
phrasal verb
پیشرفت کردن، موفق شدن
phrasal verb
عشق بازی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد make out

  1. verb see, recognize
    Synonyms: detect, discern, discover, distinguish, espy, notice, observe, perceive, remark
    Antonyms: fail
  2. verb understand
    Synonyms: accept, catch, collect, compass, comprehend, conclude, decipher, deduce, deduct, derive, dig, fathom, follow, gather, grasp, infer, judge, perceive, realize, recognize, see, take in, work out
    Antonyms: misconceive, misunderstand
  3. verb get by, succeed
    Synonyms: accomplish, achieve, do, do well enough, do with, endure, fare, flourish, get along, get on, manage, muddle through, prosper, score, thrive
    Antonyms: fail
  4. phrasal verb Kiss passionately

ارجاع به لغت make out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/make out

لغات نزدیک make out

پیشنهاد بهبود معانی