گذشتهی ساده:
made outشکل سوم:
made outسومشخص مفرد:
makes outوجه وصفی حال:
making outتشخیص دادن، فهمیدن، دیدن، شنیدن، سر درآوردن، متوجه شدن (بهسختی)
She spoke so fast that I couldn’t make out a single word.
آنقدر سریع صحبت کرد که نتوانستم حتی یک کلمه را متوجه شوم.
Through the fog, we could barely make out the shape of the house.
از میان مه، بهسختی توانستیم شکل خانه را ببینیم.
پر کردن، نوشتن، تنظیم کردن (چک، کارت، سند رسمی و...)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Please make the application out clearly, using block letters.
لطفاً فرم درخواست را بهطور واضح با حروف بزرگ پر کنید.
The secretary made the invoice out to the company’s main office.
منشی، فاکتور را به نام دفتر اصلی شرکت تنظیم کرد.
وانمود کردن، تظاهر کردن، جلوه دادن، جا زدن، طور دیگری نشان دادن، معرفی کردن، وانگاشتن (اغلب نادرست)
He made his trip out to sound more adventurous than it actually was.
او سفرش را ماجراجویانهتر از آنچه واقعاً بود نشان داد.
The product was made out to be a miracle cure, but it didn’t work.
این محصول طوری جا زده شد که درمان معجزهآساست، اما مؤثر نبود.
از پس کاری برآمدن، پیش رفتن، سر کردن، گذر کردن، خوب عمل کردن، موفق شدن
She made out well in the negotiations and got exactly what she wanted.
او در مذاکرات موفق شد و دقیقاً همان چیزی را که میخواست به دست آورد.
He’s making out fine despite all the difficulties.
باوجود تمام سختیها، خوب سر میکند.
عشق بازی کردن، معاشقه کردن، بوسیدن و در آغوش گرفتن
در انگلیسی بریتانیایی از snog استفاده میشود.
The couple spent the evening making out on the couch.
آن زوج تمام عصر را درحال بوسیدن و در آغوش گرفتن روی مبل گذراندند.
They were caught making out behind the school.
آنها هنگام عشقبازی پشت مدرسه دیده شدند.
رابطهی جنسی داشتن، همبستر شدن، آمیزش داشتن، سکس کردن
He bragged to his friends that he had made out with a famous actress.
او به دوستانش پز داد که با بازیگری مشهور سکس کرده است.
She admitted she had made out with her ex-boyfriend last year.
او اعتراف کرد که سال گذشته با دوستپسر سابقش رابطهی جنسی داشته است.
make a case (or make out a case)
قویا استدلال کردن، دلیل و برهان آوردن
عبارت «make out» در زبان فارسی به معانی مختلفی ترجمه میشود.
عبارت «make out» یکی از اصطلاحات چندمعنایی در زبان انگلیسی است که بسته به زمینه و موقعیت استفاده، معانی متفاوتی دارد. اما یکی از رایجترین معانی آن «توانایی دیدن، شنیدن یا درک چیزی بهصورت واضح» است. به بیان سادهتر، وقتی میگوییم «I can’t make out what he’s saying»، منظور این است که «نمیتوانم بفهمم یا تشخیص دهم او چه میگوید». این کاربرد در شرایطی که اطلاعات مبهم، صدای ضعیف یا شرایط نامساعد وجود دارد بسیار متداول است.
عبارت «make out» علاوه بر معنای درک و فهم، در مکالمات غیررسمی و عامیانه میتواند به معنای «بوسیدن و معاشقه کردن» نیز بهکار رود. برای مثال، وقتی کسی میگوید «They were making out»، منظور این است که آنها ارتباط عاطفی نزدیکی داشتند. این کاربرد بیشتر در محاورههای روزمره، فیلمها و گفتگوهای غیررسمی شنیده میشود و بار معنایی عاشقانه یا جنسی دارد.
در برخی موارد دیگر، «make out» به معنی «موفق شدن در انجام کاری» یا «رسیدن به نتیجهای» هم استفاده میشود؛ مثلاً «?How did you make out on your exam» یعنی «امتحانت چطور شد؟» یا «تو در امتحانت موفق بودی؟». این کاربرد در مکالمات دوستانه و غیررسمی رایج است و بیانگر نتیجهی یک تلاش یا وضعیت کلی است.
در حوزههای حقوقی یا مالی نیز ممکن است «make out» معنایی تخصصیتر داشته باشد، مانند «تنظیم کردن یک سند رسمی» یا «نوشتن چک»، اما این کاربردها کمتر در زبان روزمره شنیده میشوند. به عنوان مثال، جملهی «He made out a check for $500» یعنی «او یک چک به مبلغ ۵۰۰ دلار نوشت».
«make out» نمونهای از عبارات چندکاره (phrasal verbs) در زبان انگلیسی است که یادگیری آنها مستلزم توجه به زمینهی استفاده است. توانایی تشخیص معنی دقیق این عبارت در موقعیتهای مختلف، نقش مهمی در تسلط بر زبان انگلیسی و درک گفتار و نوشتار دارد. هنگام مواجهه با «make out» باید به بافت جمله، لحن گوینده و شرایط توجه کرد تا معنی درست برداشت شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «make out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make out